بازدیدها: 1
بحران موضوعي است که مانند بيماري تا دچارش نشويم به آن کمتر مي انديشيم . اگرچه در آن هم پيش گيري بهتر از درمان است اما به هر حال ترجيح مي دهيم اتفاق افتد بعد بيانديشيم و راهکار بيابيم .
بهترين شيوه براي مديريت پيشگيرانه بحرانها ، آن است که ابتدا با تکنيکهايي نظير Zoned Ana. تمامي تهديدات احتمالي و اثرات زيانبار اين تحديدات را شناسايي يا تعريف کنيم و سپس راهکارهاي تدافعي .
اما چرا به اين موضوعات اشاره کردم؟
بحران موضوعي است که مانند بيماري تا دچارش نشويم به آن کمتر مي انديشيم . اگرچه در آن هم پيش گيري بهتر از درمان است اما به هر حال ترجيح مي دهيم اتفاق افتد بعد بيانديشيم و راهکار بيابيم .
بهترين شيوه براي مديريت پيشگيرانه بحرانها ، آن است که ابتدا با تکنيکهايي نظير Zoned Ana. تمامي تهديدات احتمالي و اثرات زيانبار اين تحديدات را شناسايي يا تعريف کنيم و سپس راهکارهاي تدافعي .
اما چرا به اين موضوعات اشاره کردم؟
در طول زندگي خود به دلايل زير درگير بحران و مديريت آن بوده ام:
– گذراندن دوره هاي نجات غريق از مقطع کمک ناجي تا درجه يک بين المللي ( و دارا بودن حدود 10 سال سابقه کار حرفه اي و مشاهده و مقابله با ده ها حادثه و کسب لقب منجي غريق نمونه در سال 1372)
– گذراندن دوره امدادگري جهاد علوم پزشکي
– تحقيق و تدريس مديريت بحران ( و نمايندگي دانشگاه در ستاد بحران شهر تهران )
– تدوين طرح و نقشه ايمني يکي از مراکز 65 هکتاري شهر تهران
همه اين موقعيت ها موجب شده است تا در مواجهه با بحرانهاي احتمالي اولا پيش بيني هاي لازم را داشته باشم و سپس بتوانم مديريت نسبتا قابل قبولي که نه تنها موجب تشديد بحران نگردد بلکه بتوان آن را کنترل نمود ، داشته باشم .
همين چند ساعت پيش براي حضور در سميناري شرکت کرده بودم . هنوز 15 دقيقه تا شروع مانده بود . من در ريدف دوم پشت سر سخنرنان که از چهره هاي سرشناس علمي در موضوع بود نشسته بودم که ناگهان ايشان دچار تشنج شدند . علام بيماري صرع ( تشنج ، گرفتگي عمومي عضلات ، کف دهان ،عدم هوشياري ) را نشان دادند . من و يکي ديگر از افراد اولين کساني بوديم که بالاي سر وي رسيديم . کمکهاي لازم شامل باز کردن مجراي تنفسي و جلوگيري از ازدحام افراد را انجام داديم . تا نزديک 45 دقيقه تلاش با کمک ديگران انجام شد تا امدادگران اورِانس آمدند و البته ايشان بحران را پشت سر گذارده بودند .
اما
نکته مهم اينکه کاملا مشخص بود که تيم برگزار کننده سمينار براي چنين موقعيتهايي اصلا پيش بيني نداشت .
هنگامي که مانور نجات غريق را طراحي کردم ( 1372) و هنگامي که به مدت دو سال همه چهارشنبه و پنج شنبه ها سمينار برگزار نمودم و براي آنها هم برنامه ريزي نمودم و به اين موضوع اعتقاد دارم که ” پديده اي که يکبار مي افتد مي تواند تکرار شود ، توصيه مي کنم به برگزار کنندگان چنين گردهمائيهايي که :
1- تمامي تهديدات ممکن را با توجه به مکان برگزاري سمينار پيش بيني نمايند :
a. تهديدات طبيعي ( سيل ، زلزله ، رگبار باران ، رعد و برق و صائقه زدگي ، … )
b. حوادث ناشي از زندگي شهري ( ترافيک ، تصادف ، جرائم ، … )
c. وقايع احتمالي ( قطع برق ، تاخير سخنران ، … )
d. مشکلات ناشي از تجهيزات ( کمبود سيم برق ، کمبود پريز برق ، جا گذاشتن تجهيزات کمک آموزشي ، جاگذاشتن کتاب – فايل – کيف ، عدم تطابق سيستمهاي کامپيوتري ، … )
e. بيماري ( سکته ، افت فشار ، فوت ، صرع ، غش ، … )
2- پيش بيني راه کارهاي ممکن .
سلام وبلاگ خیلی جالبی داری . امیدوارم در آژ های بعدیتم موفق باشی .
اگه به وب منم سر بزنی خوشحال می شم
بای
مطالب جالبی بود . از شما دعوت می کنم از وبلاگ من هم بازدید نمایید . خوشحال خواهم شد میزبان نظرات تان باشم .
سلاااااااام
وبلاگ خوبي داري خيلي ممنون از زحماتت فقط يكم سعي كن تند تند آپديت كني 😀 وقت كردي به سايت هاي منم سر بزن http://www.choogh.com راستي اگه امكانشم هست لينك سايتامو بزار تو وبلاگت 


سلام
استاد عزیز لطفاً درباره مدیریت بحران در مراکز آموزشی بیشتر توضیح بدهید.منظورم بصورت تخصصی تر و در حیطه اموزش های مربوط به صنایع هست.
ممنونم